Select Page

مفاهیم کلیدی تحلیل بنیادی برای معامله گران بازار فارکس

FUNDAMENTAL KEY CONCEPTS

 

مفاهیم کلیدی تحلیل بنیادی برای معامله گران بازار فارکس

در دنیای امروز با استفاده از اینترنت و پلتفرمهای معاملاتی آنلاین ، معاملات بازارهای مالی گسترش چشم گیری داشته اند. پیشرفتهای تکنولوژی باعث افزایش اعضای بازارهای مالی شده و توانسته حجم بالایی از آمار سرمایه گذاری ها را در دسترس کاربران قرار دهد. با این حال هنوز تصمیم گیری برای معامله گران، امری وابسته به تفسیر اطلاعات گسترده ، باقی مانده است.

برای معامله گرانی که جهت ورود به معامله، تنها از ابزارهای تکنیکی استفاده نمی کنند، انجام یک تحلیل روشن بنیادی قبل از ورود به معامله، باعث تفاوت آشکار در میزان موفقیت در بلند مدت خواهد بود. برای مثال دانستن چگونگی واکنش یک ارز، به تصمیمات کلان بانک مرکزی (قبل از انتشار اخبار مرتبط با تصمیمات) وهمچنین دانستن تغییرات محتمل در بازار فارکس می تواند امری بسیار حیاتی در معاملات باشد.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی یکی از دو ابزار اصلی بررسی و پیش بینی تحرکات نرخ ارز یا کالاهای مشابه می باشد. روش دیگر در راستای این بررسی، تحلیل تکنیکی است که این روش متمرکز بر استفاده از شواهد موجود در تغییرات بازار و بررسی تکنیکی آنها می باشد. در تحلیل بنیادی بازار فارکس اما، نیاز است مهارت تشخیص چگونگی واکنش نرخ ارز به رویدادهای کلان اقتصادی و تغییرات سیاستهای پولی بانک های مرکزی کشورهای ختلف و گزارشات اقتصادی و مالی آنها را کسب نماییم. به علاوه در بررسی جفت ارزها نیاز است چگونکی واکنش برابری دو ارز مربوطه، به اخبار سیاسی و اجتماعی یک کشور را در مقایسه با دیگری درک کنیم.  مصلما”برای مواردی مانند یورو ممکن است تصمیمات و تغییرات هر عضو اتحادیه اروپا باعث بروز تغییراتی در نرخ این ارز گردد.

اصولا” جفت ارزها گرایش به واکنش سریع به انتشار اطلاعات اقتصادی و اخبار ژئوپولیتیکی و رویدادهای محلی دارند، به ویژه هنگامی که نتایج به طور قابل توجهی از آن چیزی که مورد انتظار معمله گران بازار بوده، متفاوت می گردد. این خصوصیت جفت ارزها پتانسیل بالایی در تحلیل بنیادی بازار فراهم می سازد.

مقایسه تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکی

تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکی دو روش اصلی بررسی بازار برای پیش بینی مسیر آینده آن است. تمرکز تحلیل بنیادی عموما” بر روی اخبار، احساسات و شاخص های اقتصادی بوده، در حالی که تحلیل تکنیکی متمرکز بر قیمت و و حرکات آن در بازار می باشد. به علاوه، تحلیل تکنیکی به دنبال الگوهای چارت بوده و از طیف وسیعی از اندیکاتورهای تکنیکی چارت در راستای بررسی جهت روندها و momentum آنها بهره می برد. تحلیل تکنیکی به طور قابل ملاحظه ای با تحلیل بنیادی متفاوت بوده و ممکن است نتایج و نکات متفاوتی را ارایه دهد. ولی آنچه مشخص است این تحلیل ابزاری مناسب جهت معامله گرانی می باشد که به دنبال معاملات زود بازده در فواصل زمانی کوتاه مدت می باشند.

تحلیل های تکنیکی نقص های مختص به خود را دارند، از آن جمله می توان به این حقیقت اشاره نمود که سایر معامله گران تکنیکی در دنیا نیز به ورودی ها و اطلاعات یکسان دسترسی داشته و در زمانهایی که الگوهای کلاسیک چارت قیمت در حال شکل گیری می باشند، پیروی کورکورانه و وسیع از این تحلیل، باعث شکست الگو و ضرر کردن معامله گران خواهد شد.

در مقابل، تحلیل بنیادی برای معامله گرانی که اهداف بلند مدت را دنبال می کنند، به نسبت بهتر خواهد بود. این روش همواره با بررسی قدرت اقتصادی، نرخ بهره، سیاست پولی بانک مرکزی (central bank monetary policy)، عرضه پول و ثبات سیاسی کشوها همراه می باشد. معامله گران تحلیل بنیادی، با استفاده از اخبار و گزارشاتی که پس از انتشار اخبار کلان اقتصادی، تصمیمات بانک مرکزی یا رویدادهای کلان ژئوپولیتیک مانند جنگ و بلایای طبیعی منتشر می گردد، بهره می برند.

صرف نظر از اینکه کدام روش تحلیل با طرح تجاری معامله گر هم خوانی بیشتری دارد، تحقیق و مطالعه، یک عنصر کلیدی در موفقیت تجارت فارکس باقی خواهد ماند و اکثر معامله گران موفق، استراتژی مختص به خود رابا استفاده از هر دو روش تحلیل  پایه ریز می کنند. تحقیق و تجزیه و تحلیل تنها یکی از عناصرکلیدی در تجارت فارکس است و در کنار آن نباید مدیریت سرمایه را به عنوان ابزاری جهت حفظ دارایی و سود به دست آمده، در بلند مدت، فراموش کرد.

ابزارهای تحلیل بنیادی

کاربردی ترین ابزارهای تحلیل بنیادی، تقویم اقتصادی، رسانه های اخبار مالی و سوابق داده های بنیادی می باشد.

  • تقویم اقتصادی برنامه زمان بندی انتشار اخبار داده های خرد و کلان اقتصادی را که می توانند بر ارزش پول رایج کشورها موثر باشند، در دسترس معامله گران قرار می دهد
  • رسانه های اخبار مالی با انتشار اخبار تجاری، بازار را از هرگونه توسعه کلان اقتصادی یا ژئوپولیتیکی تاثیرگذار (مستقیم یا غیر مستقیم) ، مطلع نگاه می دارند
  • سوابق اطلاعات بنیادی اقتصادی می توانند در راستای تشخیص روند شاخصهای اقتصادی موثر باشند. از سوی دیگر با بررسی این سوابق می توان چگونگی واکنش ارزها نسبت به رویدادها و اطلاعات مهم اقتصادی را پیش بینی کرد.

شاخصهای تحلیل بنیادی  (Fundamental Analysis Indicators)

برخی از اصلی ترین شاخصهای تحلیل بنیادی که توسط معامله گران در راستای تخمین قدرت اقتصادی کشورها و پیش بینی نرخ برابری ارز آنها مورد استفاده قرار می گیرند شامل موارد زیر می باشد:

  • داده های مرتبط با اشتغال (employment data)
  • تراز تجاری (trade balance)
  • تراز حساب جاری (Current Account balance)
  • تولید ناخالص داخلی (GDP)
  • اطلاعات خرده فروشی (Retail Sales)
  • شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)

 

برخی از این شاخصها مانند GDP ، می توانند به معامله گر، ایده هایی در خصوص چگونگی اخباری که در آینده منتشر می شوند، ارایه دهند. در زیر، جدول مربوط به تولید ناخالص داخلی آمریکا برای دوره های مختلف نشان داده شده است و همچنین تاثیر مثبت و یا منفی آن بر دلار با رنگ های سبز و قرمز مشخص است.

U.S. Gross Domestic Product (GDP) QoQ

علاوه بر این نوع شاخصهای کلان اقتصادی، برخی از شاخص هایی اقتصادی وجود دارند که تغییرات آنها در زمان رشد و یا نزول اقتصاد، می تواند باعث انتشار سیگنال توسط دیگر شاخهای اقتصادی گردد.

این شاخصها را تحت عنوان شاخصهای اصلی اقتصادی می شناسیم که شامل موارد زیر می شوند:

  • شاخص نظرسنجی مدیران خرید (purchasing manager surveys)
  • شاخص قیمت تولید کننده (Producer Price Index) یا PPI
  • شاخص میزان سفارشات کالاهای بادوام (durable goods orders numbers)

در این بخش تعدادی از شاخصهای بنیادی اقتصادی را مرور می کنیم

  • گزارشات مرتبط با اشتغال (Employment Reports )

 

این گزارشات شامل نرخ بیکاری، آمار افراد بیکاری که مدعی دریافت خدمات اند، سطوح حقوق و دستمزد و دیگر آمار های مرتبط با بحث اشتغال می باشد.

  • تراز تجاری (Trade Balance)

 

این تراز، تفاوت بین واردات و صادرات هر کشور بوده و رابطه مستقیمی بر میزان تقاضای ارز کشورها دارد. منفی شدن این شاخص بدین معناست که ارزش واردات از صادرات بیشتر می باشد.

 

United States Balance of Trade

  • تراز حساب جاری (Current Account Balance )

 

یکی از دو جزء اصلی تعادل در پرداخت هر کشور می باشد. تراز حساب جاری، نشانگر موازنه تجارت و میزان تراکنش های مالی هر کشور می باشد. منفی بودن این شاخص نشان می دهد که ارزش دارایی های خارجی کمتر از بدهی های خارجی کشور است.

  • شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP)

 

تغییرات این شاخص می تواند تاثیر قابل توجهی بر روی نرخ ارز هر کشور داشته باشد. افزایشهای شدید در این شاخص نشانگر قدرت اقتصادی هر کشور بوده و به خصوص در شرایطی که پیش بینی افزایش نرخ بهره وجود داشته باشد، می تواند به افزایش نرخ ارز مربوطه منتج گردد

  • شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)

این شاخص نشانگر سطح قیمت محصولات نزد مصرف کنندگان را نشان می دهد و می تواند یکی از شاخص های اصلی تورم به حساب آید. کنترل تورم یکی از وظایف اصلی بانک های مرکزی است، بنابراین تغییرات CPI می تواند به طور مستقیم بر سیاست های پولی یک کشور تاثیر گذار باشد. افزایش تورم می تواند نشانگر افزایش نرخ بهره باشد، در حالی که میزان CPI پایین تر، نرخ بهره پایین را نشان می دهد.

  • شاخص قیمت تولید کننده (Producer Price Index) یا PPI

این شاخص پرداختهای تولید کنندگان برای تهیه مواد اولیه در فرآیند تولید را نشان می دهد. این آمار نرخ ارز کشور را تحت تاثیر قرار می دهد زیرا افزایش PPI می تواند منتج به افزایش تورم گردد.

 

  • شاخص نظرسنجی مدیران خرید (purchasing manager surveys)

این شاخص فعالیتهای مدیران خرید را بررسی می کند و می تواند یک شاخص اصلی هر اقتصاد باشد. زیرا این گروه اصولا” اولین افرادی هستند که از افزایش یا کاهش تولیدات مطلع هستند.

  • شاخص قیمت کالاهای اساسی (Commodity Prices Index)

این شاخص تاثیر معنی داری بر روی نرخ ارز هر دو کشور تولید کننده و مصرف کننده کالاهای تولید شده خواهد داشت و می تواند به طور مستقیم باعت تغییرات نرخ تورم گردد. برای مثال تغییر قیمت تولیداتی مانند نفت خام می تواند به طور مستقیم بر هزینه های حمل ونقل و درنتیجه هزینه های کالاهای اساسی تاثیر گذار باشد.

  • کیفیت اعتبار ملی (National Credit Quality)

بهای ارز یک کشور می تواند با تغییر اعتبار، در ارزش گذاری های آژانسهای رتبه بندی معتبر و همچنین با اعلام قصد به بازپرداخت بدهی های بین المللی یا اعلام تعویق در بازپرداخت آنها تغییر یابد.

 

سیاستهای بانک مرکزی (Central Bank Monetary Policy)

 

هر اقتصاد بزرگی، دارای یک بانک مرکزی می باشد که وظیفه مدیریت ارز، نرخ بهره بانکی و ذخایر پولی  کشور را بر عهده دارد. کلیه فعالیتها و اعلانهای رسمی بانک مرکزی، توسط معامله گران بنیادی به دقت در راستای کشف سرنخ های تغییرات آینده سیاستهای پولی دنبال می گردد.

  • تصمیمات مرتبط با نرخ بهره (Interest Rate Decisions) 

مقدار بهره ای که توسط یک بانک مرکزی تعیین می شود برای ارزیابی قدرت پول یک کشور بسیار مهم است. اگر بانک مرکزی کشوری، نرخ بهره بالایی را تصویب کند (بدون در نظر گرفتن عواملی مانند بی ثباتی سیاسی) گرایش اقتصاد کشور به جذب سرمایه کشورهایی با نرخ بهره کمتر افزایش می یابد.

 

  • بیانیه های بانک مرکزی(Central Bank Rate Statements)

اکثر بانک های مرکزی پس از اعلام یک نرخ بهره، اعلامیه ای مبتنی بر نظرات کمیته های اقتصادی و دلایل تغییرات یا ثابت ماندن  نرخ منتشر می کنند. اگر نظرات سیاست گذاران اقتصادی غیر منتظره باشند یا اگر بانک مرکزی در خصوص تصمیمات آتی نظرات و سیاستهای جدی داشته باشد، این بیانیه می تواند بر بازار تاثیر بگذارد.

 

  • سخرانی های رسمی سیاست گذاران و بانکهای مرکزی (Policymaker and Central Bank Official’s Speeches) 

محتوای سخنرانی رییس جمهور، فرماندار یا مقامات یک بانک مرکزی می تواند گاهی اوقات نشان دهنده سیاست پولی آینده کشور بوده و بر ارزش پول آن کشور تاثیر گذار باشد. سخنرانی دیگر سیاست گذاران کلیدی که اعضای تاثیر گذار در کمیته سیاست پولی بانک مرکزی می باشند نیز می تواند در تغییرات نرخ ارز کشور موثر باشد.

 

رویدادهای ژئوپولیتیکی

جنگ

پایان جنگ یا آتش بس به طور قابل توجهی  بر نرخ ارز کشورهای درگیر جنگ تاثیر می گذارد. جنگ همچنین می تواند به طور قابل ملاحظه ای بر قیمت  کالاها و سایر دارایی های تولید شده در کشورهای درگیر تاثیر بگذارد و در نتیجه بر ارز دیگر کشورهایی که دارایی های مشابه را تولید می کنند، نیز تاثیر خواهد گذاشت.

 

انتخابات

تغییر رژیم یا اکثریت سیاسی می تواند بر ارزش پول یک کشور تاثیر بگذارد. اگر دولت آینده علاقه مند به سرمایه گذاری و کاهش نرخ بهره باشد، ارزش پول می تواند تحت تأثیر منفی قرار گیرد. انواع دیگر آراء مردمی نیز می توانند بر ارزش گذاری ارز تاثیر گذار باشد، برای مثال برگزاری یک رفراندوم در راستای خروج از حوزه یورو در یکی از کشورهای عضو، بر روی ارزش یورو تاثیر گذار خواهد بود.

تغییرات قدرت

کشوری که تغییراتی در قدرت، مانند کودتا یا تغییر رژیم اجباری داشته است ، ممکن است شاهد تغییر مثبت یا منفی نرخ ارز خود باشد.

بلایای طبیعی

هنگامی که یک کشور با یک فاجعه طبیعی روبرو می شود، به طور موقت، نرخ ارز آن کشور به دلیل نیاز به بازگشت به کشور برای کمک به جبران خسارات فاجعه، افزایش خواهد یافت. با این وجود، در بلند مدت، اگر فاجعه طبیعی تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد کشور داشته باشد، نرخ ارز به شدت تحت تاثیر منفی قرار گیرد.

 

احساسات بازار

  • ریسک پذیری/ریسک گریزی (Risk Appetite/Aversion)

این اصطلاحات به آخرین اصطلاحات بازار باز می گردند، زمانی که سرمایه گذاران ترجیح می دهند از ارزهای با ارزشی بالاتر و در معرض خطر بیشتر  به  جای ارزهای امن  استفاده کنند. برای مثال، ثبات اقتصادی و سیاسی یکی از عوامل پر خطر بودن یا نبودن یک بازار می باشند. بنابراین ین ژاپن و دلار آمریکا به طور کلی از ارزهای اروپایی و ارزهای اصلی مانند استرالیا، نیوزیلند و دلار کانادا مطکئن تر خواهند بود ولی اگر ریسک پذیری بالا باشد گرایش به معامله با این ارزها بیشتر می گردد.

 

  • نظر سنجی های مالی) (Financial surveys

به علاوه ریسک پذیری و ریسک گریزی که بازار را تحت تاثیر قرار می دهند، اقتصادهای بزرگ، شاخص های احساسات بازار  (market sentiment indicators)را در قالب نظر سنجی های معمولا” ماهیانه منتشر می کنند. که موارد اعتماد مصرف کنندگان  (Consumer confidence)و شاخص نظرات مدیران خرید (purchasing manager index surveys)  را می توان از این گروه مثال زد.

 

  • نمونه هایی از این شاخص ها:

گزارش Commitment of Traders (COT) می باشد که معاملات آتی شرکت کنندگان در بازار را نشان می دهد.

 

 

  • شاخص نوسان CBOE یا VIX که نشان دهنده سطح ترس سرمایه گذاران می باشند.

 

  • شاخص CBOE Equity Put/Call که نشان می دهد معامله گران option به خرید گرایش دارند یا به فروش .

 

معامله بر اساس اخبار

برخی از معامله گران بنیادی فارکس از نتایج انتشار اخبار و اطلاعات اقتصادی برای ورود به معاملات کوتاه مدت استفاده می کنند. در حالی که ممکن است این روش ساده به نظر آید ولی در بسیاری از موارد بازار به اندازه انتظار واکنش نشان نداده ویا حتی برخلاف انتظار عمل می کند. جهت سود بردن از نتایج انتشار اخبار اقتصادی، استراتژی های نوسانی با استفاده از معامله های option در دو طرف حرکت احتمالی بازار مناسب تر می باشند. زیرا احتمال سود دهی را افزایش خواهند داد. روش دیگر استفاده از دو پوزیشن در حال انتظار (pending order) می باشد که  می تواند جهت معامله بر اساس اخبار مناسب باشد.

اکثر معامله گران حرفه ای سعی می کنند بلافاصله قبل از انتشار اخبار بنیادی اقتصادی، پوزیشنهای بزرگی باز نکنند. به این دلیل که نوسانات پس انتشار ممکن است باعث برخورد قیمت به حد stop loss گردد. هر چند امکان دارد همین نوسانات برای معامله گر سود مناسبی نیز فراهم نمایند. یک معامله گر حرفه ایی ممکن است پس از انتشار اخبار منتظر استفاده از اثر rubber band بماند زیر معمولا” در نوسانات پس از انتشار اخبار مهم، می توان انتظار مشاهده تاثیرات آن را داشت.

تحلیل بنیادی فارکس به معامله گران درک عمیق تری از واکنشهای بازار نسبت به رویدادهای مختلف را خواهد داد. با این وجود دانستن روشهای تحلیل تکنیکال توسط یک معامله گر بنیادی می تواند مزیت خاصی نسبت به یک معامله گر که تنها از یک روش استفاده می کند، به ارمغان بیاورد.

معامله بر اساس تحلیل بنیادی، با استفاده از پوزیشن های کوتاه مدت فارکس، می تواند در استفاده از نوسانات بازار سودمند باشد.  معامله گرانی که از تحلیل بنیادی جهت پوزیشن های بلند مدت استفاده می کنند، معمولا اخبار و اطلاعات اقتصادی کشور را در دوره زمانی بلندتری ارزیابی می کنند. این امر به ارزیابی صحیح ترسلامت اقتصادی ، فضای سیاسی اجتماعی و سیاست پولی کشورها کمک می کند تا معامله گر بتواند از معاملات بلند مدت در بازار فارکس سود ببرد. بنابراین صرف نظر از این که شما یک معامله گر کوتاه مدت یا بلند مدت هستید، استفاده از تجزیه و تحلیل بنیادی صحیح می تواند به شما در روند تصمیم گیری برای انجام معامله در بازار فارکس کمک کند.

چگونگی استخراج عوامل موثر بر تحلیل بنیادی

سایت FXKAR برای سهولت بهره برداری از عوامل موثر بر تحلیل بنیادی یک تقویم اقتصادی شامل اکثر شاخص های گفته شده در بالا تهیه نموده است تا ضمن اطلاع از اخبار و شاخص های مهم اقتصادی مربوط به کلیه ارزهای اصلی در هر زمان دلخواه، شامل اطلاعات منتشر شده ی گذشته، حال و اطلاعاتی که در هفته های آتی قرار است منتشر گردد، آماده نموده و تاثیر این داده ها بر روند هر ارز نیز با رنگهای قرمز(تاثیر زیاد منفی)، زرد (تاثیر متوسط ) و سبز ( تاثیر زیاد مثبت) مشخص شده است.

شعار FXKAR.COM

 

“Think Fundamentally, Act Technically”

 

 

هیچ کدام از شاخص های مالی و اقتصادی به اندازۀ نرخ بهره بر حرکات بازار ارز تاثیر بارز ندارند. 
اولین نکتۀ مهم دانستن این مطلب است که نرخ بهره ابزاری است که بانک های مرکزی از آن برای اعمال نفوذ بر ارز ملی بهره می برند و یکی از حلقه های زنجیرۀ سیاست پولی یک کشور را تشکیل می دهد. نرخ های بهره کوتاه مدت درصد اعتبارهایی که توسط بانک مرکزی برای بانک های بازرگانی صادر می شوند را تعیین می کند. بانک های مرکزی به منظور زیر نظر گرفتن یک موج تورمی، بسته به اهدافشان، تلاش خواهند کرد تا در ارز ملی اعمال نفوذ کنند. بانک های مرکزی این کار را از طریق تنظیم نرخ های بهره انجام می دهند. اگر تصمیم برای شمارش ابزارهای تورمی اتخاذ شود، بانک مرکزی سطح نرخ های بهره را افزایش خواهد داد.

به این ترتیب میزان ابزارهای پولی در یک چرخۀ آزاد کوتاه خواهند شد که باعث می شود سطح تورم محدود نگه داشته شود. اگر تصمیم گرفته شود که پول به چرخۀ اقتصادی تزریق شود، نرخ های بهره کاهش پیدا می کنند. اگر نرخ بهره در کشوری بالاتر از سایر کشورها باشد ، یک اختلاف درصد زیادی پیش می آید و موجب می شود ارز آن کشور به عنوان یک ابزار سرمایه گذاری، جذاب شود. به این ترتیب تقاضا برای خرید ارز آن کشور در بازار جهانی مبادلات ارزی افزایش پیدا می کند و نرخ مبادله ای آن ارز رشد می کند.

تولید ناخالص داخلی شامل هزینۀ تمام کالاها و خدمات تولید شده توسط یک کشور در یک دورۀ زمانی تخمینی (ماه، سال) می شود. آمار مربوط به تولید ناخالص داخلی بصورت فصلی ارائه می شوند. این یکی از مهمترین شاخص های اقتصادی است که بر اساس آن می توان در مورد وضعیت اقتصادی یک کشور قضاوت کرد. اغلب انتشار آمار مربوط به تولید ناخالص داخلی روی نرخ های مبادلات تاثیر می گذارد و نتایج مورد انتظار منطبق نیستند. رشد تولید ناخالص داخلی بیانگر ثبات اقتصادی یک کشور است و با رشد نرخ مبادله ای ملی همراه است.

تعداد مشاغل ایجاد شده در صنایع غیرکشاوری در طی یک ماه
این شاخص توسط وزارت کار ارائه می شود و بازتاب دهندۀ نوسان اشتغال در ایالات متحده در طی یک ماه است. 
شاخص اشتغال بر مبنای برگه های حقوق و دستمزدی که به کارکنان پرداخت می شود محسابه می شود. تقریباً از ۵۰۰ صنعت (تولید، ساخت و ساز، تجارت، خدمات، مشاورین املاک، موسسات مالی، بیمه) و ۴۰۰هزار شرکت برای تهیۀ این شاخص استفاده می شود. از این شاخص تحت عنوان شاخص اشتغال ثبت شده نیز یاد می شود. برای تخمین این شاخص از ۵۰هزار خانوار تحقیق بعمل می آید. رشد این شاخص بیانگر رشد اشتغال و افزایش نرخ مبادلاتی دلار است. این شاخص به شاخص محرک بازار نیز معروف است. یک قاعدۀ تجربی وجود دارد و آن اینکه افزایش ۲۰۰ هزار در هر ماه برابر است با افزایش تولید ناخالص داخلی هر ۳.۰%. این شاخص در اولین جمعۀ هر ماه میلادی در ساعت ۸:۳۰ به وقت EST (نیویورک) منتشر می شود.

شاخص بهای مصرف کننده بازتاب دهندۀ بهای یک گروه از کالاها و خدمات در یک دورۀ زمانی (یک ماه، یک فصل، یک سال) است. این شاخص برای تحلیل و مقایسۀ ارزش سبد مصرف کننده برای کالاها و خدمات در ماه جاری در مقایسه با میزان بهای مصرف کننده در ماه یا سال قبل ایجاد شده است. در این سبد، سهم کالاها تقریباً ۴۴% و سهم خدمات ۵۶% هستند. این شاخص یک شاخص اولیه برای تورم بهای مصرف کننده است و در عین حال بهترین شاخص برای ارزیابی هزینۀ زندگی محسوب می شود. قاعدتاً رشد این شاخص دربارۀ افزایش نرخ بهره در یک کشور هشدار می دهد که منجر به افزایش نرخ بهره ارز ملی می گردد. این شاخص یکی از فرارترین شاخص های اقتصادی در بازار فارکس محسوب می شود بطوریکه در زمان انتشار آن نرخ مبادلات ارزی بین ۵۰ تا ۱۰۰ پیپ در یک دقیقه نوسان پیدا می کنند.

شاخص بهای تولید کننده بازتاب دهندۀ تغییرات اندازۀ سبد مصرف کننده است که انحصاراً شامل تولیدات صنعتی می شود. شاخص بهای تولیدکننده تمام مراحل تولید را در بر می گیرد: مواد اولیه. مرحلۀ میانی. محصول آماده. همچنین تمام بخش ها: صنعت. معدن. کشاورزی. بهای مواد وارداتی و خدمات در هنگام محاسبۀ این شاخص لحاظ نمی شوند. هرچند، آنها از طریق بهای موادخام و مؤلفه های وارد شده تاثیر خود را می گذارند. معمولاً شاخص بهای صنعتی قبل از شاخص بهای مصرف کننده منتشر می شود و به همین دلیل بسیاری از تحلیل گران از آن به عنوانی شاخصی برای تخمین سطح تورم در آینده استفاده می کنند.

شاخص بهای اشتغال تغییرات مربوط به حقوق دریافتی و کمک بیکاری را نشان می دهد. این شاخص، یک شاخص مهم برای تورم احتمالی در اقتصاد است. این شاخص به دقت توسط فدرال ریزرو ایالات متحده و بانک مرکزی اتحادیۀ اروپا در هنگام اخد تصمیم دربارۀ سیاست پولی آینده شان، زیر نظر گرفته می شود. این شاخص در بازار فارکس تاثیر ضعیفی دارد. اگر انتظار افزایش نرخ های بهره وجود داشته باشد، افزایش میزان این شاخص موجب افزایش نرخ مبادله ای می شود. قاعدتاً حوزۀ کاربرد شاخص بهای اشتغال یک حوزۀ تخمینی است که به دو نوع میان مدت و بلند مدت تقسیم می شود.

شاخص سفارشات بادوام شاخصی است که بیانگر گزارشی در ارتباط با سفارشات کالاهایی که عمر طولانی بالای ۳ سال دارند می شود. اقلامی مانند خودرو و لوازم منزل. سفارشات بسته به صنعتی که مورد نظر است به چهار دستۀ اصلی تقسیم بندی می شود. فلزات اصلی، ماشین آلات، تجهیزات الکتریکی و حمل و نقل. سفارشات کالاهای بادوام یک شاخص پیشرو است چراکه بسیاری از کارآفرینان تولیدشان را بر اساس سفارشاتی که دارند تنظیم می کنند. افت سفارشات کالاهای بادوام به دنبال خود افت تولید را در پی دارد و بالعکس. از آنجائیکه کالاهای بادوام گران هستند هرچه میزان سفارش آنها افزایش پیدا کند بیانگر این حقیقت است که آمادگی مصرف کنندگان برای افزایش مخارج شان بیشتر شده است. به همین دلیل رشد این شاخص یک عامل مثبت برای توسعۀ اقتصادی است و موجب افزایش ارزش پول ملی می شود. از طرف دیگر، افت این شاخص نتایج عکس دارد. گزارش مربوط به شاخص سفارشات کالاهای بادوام توسط دفتر آمار ایالات متحده در ابتدای هفتۀ چهارم هر ماه میلادی در ساعت ۸:۳۰ به وقت نیویورک منتشر می شود.

این شاخصی است که تعداد مدعیان جدید بیکاری در ایالات متحده در طی یک هفته را نشان می دهد. بر اساس تغییری که در میانگین چهارهفته ای این شاخص ایجاد می شود می توان در مورد بیکاری در ایالات متحده نتیجه گیری کرد. کاهش مداوم تعداد مدعیان بیکاری بیانگر پیشرفت بازار کار و رشد اقتصادی است و موجب افزایش ارزش دلار می شود. بین شاخص تعداد مدعیان بیکاری و شاخص اشتغال بخش غیرکشاورزی یک رابطۀ متضاد برقرار است. هرگاه تعداد مدعیان بیکاری افزایش پیدا کند، می توان نتیجه گرفت که شاخص اشتغال بخش غیرکشاورزی کاهش پیدا می کند. شاخص تعداد مدعیان بیکاری هر پنجشنبه در ساعت ۰۸:۳۰ به وقت EST (نیویورک) منتشر می شود.

تراز پرداخت ها گزارشی است که بیانگر جریان ابزارهای مالی است که به شکل پرداخت هایی که از خارج پرداخت می شوند یا به خارج پرداخت می شوند. اگر مجموع مبلغی که توسط یک کشور پرداخت می شود از مجموع پرداخت کشور به دیگر کشور ها و موسسات مالی بین المللی بیشتر شود در آن صورت تراز پرداخت، فعال در نظر گرفته می شود (مازاد مثبت). اگر برعکس این رخ دهد تراز پرداخت، غیرفعال در نظر گرفته می شود (مازاد منفی). حفظ تراز پرداخت ها یکی از اهداف سیاست کلان اقتصادی یک کشور است. اگر مازاد مثبت باشد، نرخ مبادله ای افزایش پیدا می کند و اگر مازاد منفی باشد، نرخ مبادله ای کاهش میابد.

بهره وری شاخصی است که میزان تغییرات در تولید هر کارمند در یک دورۀ زمانی معین را نشان می دهد. این شاخص یک شاخص مهم در ارزیابی وضعیت اقتصادی یک کشور است. به عنوان مثال، در هنگام وقوع اعتصاب یا دیگر رخدادهای غیرمترقبه، تعداد شاغلین در صنایع کاهش پیدا می کند که در نتیجه بهره وری هر یک از کارکنان افزایش پیدا می کند که کاملاً یک عامل مثبت قلمداد می شود. افزایش میزان این شاخص یک عامل مثبت برای توسعۀ اقتصادی به شمار می رود و موجب افزایش ارزش دلار می شود.

شاخص تولید صنعتی نشان دهندۀ مشاغل فعال در صنعت است و شامل میزان تولید کارخانجات و صنایع فعال در بخش معدن و همچنین بخش تاسیسات می شود. بخش ساخت و ساز در این شاخص لحاظ نمی گردد. این شاخص یکی از مهمترین شاخص ها است که بازتاب دهندۀ وضعیت اقتصادی کشور است. رشد این شاخص موجب افزایش نرخ مبادله ای می شود.

تراز تجاری ارتباط بین مجموع تمام کالاهای واراداتی و صادراتی است. اگر مجموع هزینه های کالاهای صادراتی از مجموع کالاهای وارداتی بیشتر شود، در آن صورت تراز تجاری فعال قلمداد می شود (مازاد مثبت) . اگر واردات از صادرات بیشتر شود در آن صورت تراز تجاری، غیرفعال قلمداد می شود (مازاد منفی). مازاد منفی بیانگر رشد اقتصادی کشور است و موجب افزایش نرخ پول ملی می شود.

نرخ بیکاری ارتباط بین درصد تعداد بیکاران و جمعیت آمادۀ ورود به بازار کار را نشان می دهد. این شاخص یکی از مهمترین شاخص های کلان اقتصادی موتور بازار به شمار می رود. از آنجائیکه پیش بینی شاخص های اشتغال مشکل است، اغلب رقم واقعی این شاخص ها با ارقام از قبل پیش بینی شده تطبیق ندارند و به همین دلیل پس از انتشار بلافاصله باید تصحیح شوند. قاعدتاً افزایش بیکاری موجب کاهش ارزش پول ملی می شود. این شاخص در هر ماه همراه با شاخص مشاغل غیرکشاورزی منتشر می شود.

این شاخص نشان دهندۀ تغییر قیمت واردات در طی یک ماه است و به عنوان شاخصی برای تعیین تورم در نظر گرفته می شود. از آنجائیکه در محاسبۀ این شاخص قیمت های کالاها و خدمات وارداتی لحاظ می شوند، این شاخص بیانگر سهم قیمت های واردات در تغییر قیمت های خرده فروشی در سبد کالاها و خدمات است که بطور معمول رخ می دهد. اگر همزمان با وجود انتظار مبنی برای افزایش نرخ های بهرۀ پایه، این شاخص نیز رشد کند، منجر به افزایش نرخ مبادله ای دلار خواهد شد.

شاخص بهای صادرات، تغییرات ماهیانۀ بهای صادرات را نشان می دهد و به نوعی شاخصی برای تورم محسوب می شود. اگر همزمان با وجود انتظار مبنی بر افزایش نرخ های بهرۀ کلیدی، این شاخص نیز رشد کند، منجر به افزایش نرخ مبادله ای دلار خواهد شد. این شاخص هر ماه همراه با شاخص بهای واردات منتشر می شود.

شاخص خرده فروشی بیانگر تغییر میزان حجم فروش در حوزۀ خرده فروشی است. این شاخص یکی از مهمترین شاخص هایی است که نشان دهندۀ وضعیت اقتصادی ایالات متحده می باشد چراکه تقاضای مصرف کننده همواره یکی از اصلی ترین عوامل پیش برندۀ اقتصاد است. این شاخص به دو گروه تقسیم می شود. یکی فروش خودرو و دیگری فروش همه چیز.

چارت معامله

مجله

بازار

بروکر

تقویم

ابزار فارکس